بدرالسادات عیوقی (۱۳۲۰) از نویسندگانی است که در زمینهی ادبیات نوجوانان به فعالیت پرداخته و آثار بسیاری را ارائه داده است.
او بسیاری از بابهای کلیله و دمنه را در مجموعهای به نام «برگزیده داستانهای کهن فارسی از کلیله و دمنه برای نوجوانان» گردآوری کرده و در چهارجلد به نامهای «شیر و گاو»، «کبوتر طوقدار»، «شاهزاده و پرنده» و «زرگر و سیاح» ارائه میدهد.
نویسنده در پرداخت این آثار، یک شیوه را دنبال میکند و به همین دلیل تنها به بررسی چهار اثر او به نامهای «موش و گربه»، «شاهزاده و پرنده»، «ماده شیر و فرزندش» و «شاهزاده و یارانش» که نمایندهی سایر آثار او است، اکتفا شد.
۳-۶-۱- نقد و بررسی داستان «شاهزاده و پرنده»
عیوقی، بدرالسادات (۱۳۸۶). « شاهزاده و پرنده »؛ شاهزاده و پرنده، برگزیده داستانهای کهن فارسی از کلیله و دمنه برای نوجوانان. ج ۳ (۵۰ص). کرج: عیوقی
گروه سنی ذکر شده در کتاب: نوجوان
مأخذ کتاب: کلیله و دمنه
نویسنده در صفحهی عنوان، کتاب مأخذ را ذکر کرده است.
مشخصات ظاهری: ۷ص. (۲۹-۲۳)
۳-۶-۱-۱- خلاصهی داستان
« قبره که پرندهای خوشآواز است به همراه جوجهاش که تازه از تخم بیرون آمده است، در کاخ پادشاه به خوشی زندگی میکنند. با به دنیا آمدن پسر پادشاه و محبتهای قبره به او و جوجهاش، روابط آنها دوستانه و صمیمیتر میشود. اما روزی در غیاب قبره، شاهزاده با عصبیشدن از دست جوجه، او را با ضربهای میکشد و این حادثه زمینه ساز میشود تا قبره با کور کردن دو چشم شاهزاده و انتقام از او، پادشاه کینهتوز را به دشمنی و اندیشهی انتقام بکشاند. پادشاه بر آن است تا با سخنان محبت آمیز، اما فریبندهی خود، قبره را به چنگ آورد و خشم و کینهاش را فرونشاند، اما این پرندهی آیندهنگر و زیرک، خام سخنان او نمیشود و به جای دیگری میرود.
۳-۶-۱-۲- تطبیق متن بازنویسی شده با متن اصلی
الف. بخشی از متن بازنویسی شده
«من امروز تنها و غمگین هستم و از همه دل بریدهام و ملاحظه هیچکس را نمیکنم. از خدمت کردن به تو، جز غم چیزی برایم نمانده و تا آخر عمر از این غم میسوزم. چه کسی طاقت مرگ بچهی خود را دارد؟ من جگرگوشهام، میوهیدلم و روشنایی چشمم را در راه خدمت به تو از دست دادم با اینهمه به جان خودم هم ایمن نیستم و به این التماسها گول نمیخورم و برنمیگردم.» (عیوقی، ۱۳۸۶: ۲۷-۲۶)
ب. بخشی از متن اصلی
«و من امروز از همهی علایق منقطع شدهام و از همهی خلایق مفرد گشته، و از خدمت تو چندان توشهی غم برداشتهام که راحلهی من بدان گرانبار شده است، و کدام جانور طاقت تحمل آن دارد؟ در جمله، جگرگوشه و میوهی دل و روشنائی دیده و راحت جان در صحبت تو بباختم.
دشمن خندید بر من و دوست گریست کو بی دل و جان و دیده چون خواهد زیست
وَ اِنَّها اَولادَنا بَینَنا | َکبادنا تمشی علی الارض | |
لَو هَبت الریحُ علی بعضهم | لامتَنعَت عَینی من الغُمض |
و با این همه به جان ایمن نیستم و بدین لاوه، فریفته شدن از خرد و کیاست دور می نماید. رای من هجر است و صبر.» (منشی، ۱۳۸۶: ۲۹۱-۲۹۰)
۳-۶-۱-۳- روش خلق اثر
حکایت « شاهزاده و پرنده » در کلیله و دمنه با عنوان « پادشاه و فنزه » یک باب را به خود اختصاص داده است.
عیوقی در بازنویسی این باب، با توجه به فهم و درک مخاطب، مطالبی را حذف نموده است؛ البته بیآنکه به اصل و محتوای داستان خللی وارد شود. در واقع کار عمدهی عیوقی در این اثر، ساده و خلاصهنویسی است و اثر او نمایانگر سبک و سیاق متن اصلی است. او علاوه بر سادهنویسی باب اصلی، تنها حکایت فرعی آن و سخنان رای و برهمن را نیز نقل میکند. با این تفاوت که در کلامش، از اشعار و عبارات فارسی و عربی، آیه، حدیث و صنایع لفظی و معنوی زیبا که نویسندهی کلیله و دمنه به صورت طبیعی و هنرمندانه به کار میبندد، نشانی نیست.
منشی برای تزیین و استوار کردن سخن، در موارد بسیاری از این موارد یاری میجوید و در واقع یکی از عوامل زیبایی و تأثیرگذاری متن مأخذ، پرداختن نویسنده به اینگونه مطالب است؛ اما در اثر بازنویس حتی نمونهای از آن یافت نمیشود.
با اینکه عیوقی در صفحهی عنوان، کتاب را مصور خوانده است، اما تصویری در آن دیده نمیشود.
۳-۶-۱-۴-عناصر داستان
– پیرنگ
روابط علی و معلولی به کار رفته در داستان، ساده است و هیچگونه پیچیدگی در آن وجود ندارد؛ بنابراین پیرنگ از نوع باز است:
قبره با کور کردن چشمان شاهزاده، از او انتقام میگیرد؛ زیرا او جوجهاش را کشته است. قبره به جای امنی گریخته است، به همین دلیل پادشاه با سخنان محبتآمیز، اما فریبندهی خود در تلاش است تا او را به چنگ آورد. قبره از آنجا که پرندهای هوشیار است، به سوی پادشاه باز نمیگردد.
منبع فایل کامل این پایان نامه این سایت pipaf.ir است |